روزگار در غربـت

گاه نوشت های دانشجویی در غربت

روزگار در غربـت

گاه نوشت های دانشجویی در غربت

غریب ...

اینک ای خوب فصل غریبی سرآمد ...

چون ! ...

تمام غریبان تو را می شناسند!

کاش من هم عبور تو را دیده بودم

کوچه های خراسان تو را می شناسند!

                                      

پ.ن.

  یا امام رضا میدونی غربت و غریبی چیه؟ میدونی گرفتاری چیه؟

آره مطمئنم از من بیشتر درکش کردی پس کمک کن عجیب نیازمند کمکتم!

سا ئلی سطحیم عمیقم کن/عاشقم سالک طریقم کن

عقب افتاده ساعت عشقم/در حریم حرم دقیقم کن

اسم خود را بروی دل بنویس/کاشی روضه عتیقم کن

دست مرا بگیر کمی راه ببر/روی انگشترت عقیقم کن

راست گفتم که دوستت دارم/با خودت بیشتر رفیقم کن


تکلیف شب ...

       

 کنار دل و دست و دریا، اباالفضل!                

 تو را دیده ام بارها؛ یا اباالفضل!

تو، از آب، می آمدی، مشک بر دوش        

و من، در تو، غرق تماشا؛ اباالفضل!

اگر دست می داد، دل می بریدم                 

به دست تو، از هر دو دنیا، اباالفضل!

دل از کودکی از فرات آب می خورد

و تکلیف شب : "آب ، بابا ، ابوالفضل" !!!

مشق آب آب...

راستی آیا ...

کودکان کربلا

تکلیفشان تنها

دائما تکرار مشق آب، آب !!!

مشق بابا بابا آب بود ؟؟؟ !

                                          

یلدا

اما یلدا ...

  یلدا یعنی ...

    یادمان باشد زندگی آنقدر کوتاه است که ...

      حتی یک دقیقه بیشتر باهم بودن را باید جشن گرفت !!!

                                        

اما چقدر خوبه یلدا طولانی باشه تا در این دهه حتی یک دقیقه بیشتر فرصت داشته باشیم تا بیشتر به واقعه عاشورا و بزرگی این نهضت فکر کنیم که حسین(ع) که بود و چه کرد؟؟؟! و ما که هستیم و چه می کنیم ؟ !!!

من از زندگی حتی دقیقه ای بدون معرفت حسین(ع) نمی خوام.

هلال محرم

من برگۀ دعوت از خود آقا گرفته ام ...

شکر خدا که بین شما جا گرفته ام

عمری برای دیدن شش گوشۀ حرم

با روضۀ حسینیه ها پا گرفته ام

مثل همیشه خانۀ دل خانۀ غم است ...

امشب طلوع گریۀ ماه محرّم است !!!

                                               

تو رو خدا هرجای این عالم خاکی که هستید بیاید برای هم دعا کنیم تا توی ماه محرم افکارمون عاشورایی بشه و دلامون کربلایی و نه اینکه فقط بریم مشکی بپوشیم!

بیاید درک کنیم حسین(ع) کی بود و چه کرد که بعد از هزاران سال همچنان افلاکین و خاکیان با اومدن ماه محرم به هم میریزن و چرا با شروع هلال ماه محرم دلامون خودبخود محزون میشه که انگار غم دنیا رو دلمونه!!!